قرارمان مقابل دبستان دخترانه «طاهره» است؛ جایی که «لیانا سیاهپوش» دانشآموز کلاس اولی قرار است با دوچرخه کوچکش از راه برسد. در میان بچههای قد و نیمقدی که از ماشین پدر و مادرهایشان پیاده میشوند یا با سرویس به مدرسه میآیند لیانا با دوچرخه نارنجی رنگ کوچکش از راه میرسد. چرخهای کمکی دوچرخهاش نشان میدهد لیانا حتی تسلط کامل بر این وسیله حملونقل پاک هم ندارد اما فقط برای اینکه هوای شهرش را آلوده نکند از پدر و مادرش خواسته اجازه بدهند با دوچرخه به مدرسه بیاید. مدیر دبستان دخترانه طاهره میگوید از وقتی لیانا با دوچرخه به مدرسه میآید خیلی از بچهها هم از خانوادههایشان درخواست کردهاند که با دوچرخه بیایند و این میتواند شروع یک کمپین محیطزیستی در مدرسه ما و دیگر مدارس شهر باشد.
دوچرخه بزرگترین دلخوشی لیانا
داستان دوچرخهسواری لیانا به 2سالگیاش برمیگردد؛ زمانی که برای تولدش یک دوچرخه کوچک هدیه گرفت و از آن روز این وسیله نقلیه اختصاصی با چرخهای کمکیاش به یکی از بزرگترین دلخوشیهای لیانا تبدیل شد. هر جا میرفت دوچرخهاش را هم با خود میبرد و همین حس آرامشی که با ارابه نارنجی منحصربهفردش به دست میآورد باعث شد تا نخستین روز مدرسه را به عشق همین دوچرخهاش به شب برساند. پدر لیانا درباره اول مهر امسال که دخترش برای نخستین بار رفتن به مدرسه را تجربه میکرد میگوید: «روز اول مدرسه اصلاً دلش نمیخواست از خواب بلند شود. از طرفی هیجان و استرس زیادی داشت و معلوم بود با محیط مدرسه غریبی میکند. به همین دلیل پیشنهاد دادم با دوچرخهاش به مدرسه برویم و لیانا به عشق دوچرخهاش از خواب بیدار شد و روپوش مدرسهاش را پوشید.»
ماشینها دود دارند، دوچرخه من نه!
همین شد که رفتوآمد به مدرسه با دوچرخه عادت هر روز لیانا شد؛ تا جایی که اگر یک روز هم خانوادهاش بخواهند او را با خودرو شخصیشان به مدرسه بیاورند مخالفت میکند و پدر و مادرش ناگزیر میشوند با پای پیاده دختر دوچرخهسوارشان را تا مدرسه همراهی کنند. وقتی از لیانا دلیل این همه اصرارش به دوچرخهسواری را میپرسم با لحن کودکانهاش میگوید: «من با دوچرخه میآیم به خاطر اینکه هم هوا آلوده نشود و هم ورزش کنم. ماشینها دود دارند ولی دوچرخه من دود ندارد. به دوستانم هم گفتهام که با دوچرخه بیایند تا هوا آلوده نشود.»
اگر پدر و مادرها حوصله به خرج دهند
اگرچه اسکورت لیانا تا مدرسه بیشتر برعهده پدرش است اما گاهی مادرش هم او را همراهی میکند. مادر لیانا از اینکه دخترش با دوچرخه مسیر مدرسه تا خانه و خانه تا مدرسه را طی میکند خوشحال است اما میگوید اکنون شهر برای دوچرخهسواری بچهها ایمن نیست: «خیلی از دوستان لیانا هم تصمیم گرفتهاند با دوچرخه به مدرسه بیایند ولی باید بپذیریم که پدر و مادرها نمیتوانند ریسک کنند و بچههایشان را در خیابانهای پر از موتورسیکلت و خودرو با دوچرخه به مدرسه بفرستند. لیانا هم اگر میتواند این کار را انجام دهد به خاطر همت و حوصله پدرش است که هر روز او را با پای پیاده تا مدرسه همراهی میکند. به نظر میرسد اگر میخواهیم روزی به این ایدهآل ذهنیمان دست پیدا کنیم که بچهها با دوچرخه راهی مدرسههایشان شوند باید هم زیرساختهای دوچرخهسواری در شهرمان فراهم شود و هم والدین کمی بیشتر حوصله به خرج دهند.»
دبستان طاهره، مدرسه مروج فرهنگ دوچرخهسواری
از سال 1392 که دبستان طاهره در محله ستارخان تأسیس شد و «مهدیه کاشانی» مدیریت آن را برعهده گرفت دانشآموزان مدرسه کم و بیش در قالب کلاسهای مهارتهای زندگی با راهکارهای کاهش آلودگی هوا آشنا شدهاند. بهویژه اینکه از ابتدای امسال یک مثال عینی هم برای کاهش آلودگی هوا جلو چشمشان است. کاشانی درباره لیانا و اثرگذاریاش در محیط مدرسه میگوید: «همه ما بارها درباره اهمیت استفاده از دوچرخه یا حملونقل عمومی به جای خودروهای شخصی و تکسرنشین شنیدهایم اما به دلایل مختلف کمتر از این دانستهها برای بهبود حال شهرمان استفاده میکنیم. تا اینکه امسال با حرکت زیبای یکی از کوچکترین اعضای مدرسه، ما هم بر آن شدیم تا آموزههایمان را جدیتر دنبال کنیم. در کانال مدرسه اطلاعرسانی کردیم که بچهها و خانوادههایشان و همکاران ما در روزهای سهشنبه ترجیحاً با دوچرخه یا پیاده به مدرسه بیایند. همین موضوع باعث شد تا ذهن بچهها بیش از گذشته با مفهوم هوای پاک و راهکارهای کاهش آلودگی هوا آشنا شود و این نوید را به ما بدهد که در آینده نزدیک همین بچهها بتوانند خانوادههایشان را هم در این راه با خودشان همراه کنند.»