دریغ از این که کودکان با کشف اطراف و طبیعت با مسایل علمی آشنا می شوند و در قالب اردوهای گروهی و دسته جمعی به مهارت های اجتماعی بیشتری دست می یابند. به نظر می رسد اگر مسئولین محترم فکر جدی به حال حذف کنکور یا کمرنگ کردن اثر آن و نیاز به تغییر در سیستم آموزشی مدارس ایران در زندگی نوجوانان کنند و همچون خیلی از کشورهای دنیا، دانشگاه ها اولویت های خود را مشخص و بر اساس آن پذیرش کنند هم رقابت سالم و جدی تری بین دانش آموزان صورت می پذیرد و هم از میزان استرس و اضطراب زیادی که در سطح جامعه حاکم است می کاهد. از طرفی نیل به اهداف بسیار زیبای وزیر محترم آموزش و پرورش به جز با همکاری دقیق بدنه این وزارتخانه از معاونین وزیر تا معلمین ابتدایی و کادر اجرایی مدرسه امکان پذیر نمی باشد. این گفته به این معناست که ارسال بخشنامه های مداوم و پی در پی، تحمیل زمان بندی اجرای برخی برنامه ها و دیکته شده لحظه به لحظه همه فعالیت های مدیران مدارس، میزان خلاقیت را در مدارس تا حدی پایین می آورد که همکاران ما در برخی مدارس برای انجام هر کاری منتظر دستور مراجع ذیصلاح می مانند. حال اگر ما آموزش وپرورش را یک بدن زنده وسیستم دینامیکی در نظر بگیریم قطعا به این نتیجه خواهیم رسید که ایجاد هرگونه تغییر،نه ازبالا به پایین بلکه از پایین به بالا و بوسیله آموزگاران پایه درمقطع ابتدایی و البته همکاری والدین محترم صورت خواهد پذیرفت. در همین راستا تقسیم بندی مدارس دولتی و غیردولتی تفاوت های زیادی را بین مدارس ایجاد کرده است و مدارس دولتی بعلت محدودیت زمانی از طرفی، الزامات و دستورالعمل ها، امتیازات ارائه شده به همکاران و... فرصت به مراتب کمتری جهت بروز خلاقیت و کارهای نوآورانه دارند. وقتی به عنوان مثال در سیستم آموزشی ما معلمی که قبولی تیزهوشان قابل توجهی دارد مورد تقدیر قرار می گیرد و تشویق می شود ولی از سوی دیگر آموزگاری که وقت خود را صرف روح و روان و مسایل فردی- اجتماعی بچه ها می کند، یا تقدیر نمی شود یا کمتر مورد توجه قرار می گیرد و تا زمانی که ملاک ارزشیابی رسمی آموزش وپرورش تعداد قبولی ها و نمرات دانش آموزی است، اغلب آموزگاران ما مجبورند زمان کمتری را صرف انجام کارهای متنوع، خلاقانه و چالش برانگیز کنند و تمام اوقات دانش آموزان را با تکالیف زیاد ، خسته کننده و یکنواخت پر می کنند و با فرصتی که دارند موفقیت در آن است که این همکاران عزیز و بزرگوار ما با توجه به محدودیت زمان و منابع موجود قادر باشند در پایان سال تحصیلی به بودجه بندی کتابها برسند و بتوانند دانش آموزان را با معلوماتی کامل در حد پایه خود به آموزگار پایه بالاتر تحویل دهند .لذا همین جاست که نیاز به تغییر در سیستم آموزشی مدارس ایران احساس می شود و نقش مدارس غیردولتی برای اقشار مختلف جامعه پررنگ تر می شود و خیلی از خانواده ها با سطوح مختلف درآمد جهت جبران برخی کمبودها ، سعی می کنند که شرایط تحصیلی فرزندان خود در اینگونه مدارس را فراهم آورند و با هزار امید و آرزو جهت ثبت نام آنان اقدام می نمایند. در همین راستا مؤسسان مدارس غیردولتی تمام و یا اکثر سرمایه مالی خود را صرف تأسیس مدرسه می نمایند و با تقبل نمودن هزینه های بسیار گزاف راه اندازی، نگهداری و به روز رسانی سیستم های آموزشی خود در جهت برآورده نمودن نیازهای تأمین نشده دانش آموزان اقدام می نمایند و اتفاقا آنها مجازند ساعتهای بیشتری را جهت آموزش ارائه نمایند اما با کنترل های لحظه به لحظه و دیکته شدن اغلب فعالیت ها به مدارس غیردولتی هم تا حد زیادی دست آنها بسته است و مثال به جهت روشن شدن مسایل مربوط به اجازه و فرصت مانور و ابتکار عمل خیلی زیادی نخواهند داشت. چرا که شهریه دریافتی از خانواده ها، مدارس غیردولتی نیز در تهیه و تنظیم برنامه هفتگی خود دچار محدودیت شده مجبورند دروس اصلی را در ساعات اولیه روز و کلاس های فوق برنامه و... را به ساعات انتهایی روز یا آخر هفته تخصیص دهند که خود باعث ایجاد محدودیت برای مدیران مدارس شده و اجازه شکسته شدن کلیشه ها و ساختارهای قدیمی را از مدارس می گیرند ، لذا برنامه های اضافی و ... در ساعات محدودی در مدارس ارائه می شوند. این در حالی است که گاهی اوقات انجام یک سری فعالیت های فوق برنامه و مفرح در ابتدای روز به ایجاد انگیزه و نشاط در دانش آموزان کمک نموده و آنها را برای آموزش دروس اصلی آماده می سازد. این نکته شایان ذکر است که تا زمانی که در سیستم آموزشی ما، معلمین تست و کنکور و حسابان و ... چندین برابر معلمین اول ابتدایی که به واقع با سختی فراوان اقدام به آموزش به کودکان این سن می نمایند ، حقوق گرفته و در آمد دارند نشان می دهد که نه برخی مسئولین آموزش وپرورش و نه اولیا دانش آموزان به این مهم عقیده و باور ندارند که سهم معلمین مقطع ابتدایی در پرورش فرزندان این مرز و بوم کمتر از معلمین کنکور نیست و اتفاقا توجه به این مهم یعنی توجه به یک عمر زندگی تحصیلی کودکان سرزمینمان. در انتها امیدواریم با حس نیاز به تغییر سیستم آموزشی مدارس ایران تغییرات نگرشی اساسی در نظام آموزشی کشور در جهت جهانی شدن ایجاد گردد که لازمه این امر تغییر دیدگاه از اولیاء دانش آموزان، معلمین و مدرسه صورت پذیرد تا کم کم صالح شده و به ثمر بنشیند و البته که این موضوع نیاز به زمان بندی، برنامه ریزی و استراتژی های خاص خود دارد که با بررسی و تحلیل سیستم های مختلف آموزشی دنیا قادر خواهیم بود این تغییرات را سرعت ببخشیم. از آنجا که طبق نظر آقای پیتر سنگه ،" تغییر در سازمان و جوامع انسانی کاری جمعی و گروهی است"، همفکر و همراه کردن افراد در یک حرکت جمعی، به طوری که هر یک از آنها از صمیم قلب در جهت هدف ها و خواسته های گروه فعالیت نماید، کار ساده ای نیست و در بسیاری از مواقع نه تنها افراد همچون اولیا و معلمین ، با تغییر و تحول همراهی نمی کنند بلکه در مقابل آن مقاومت می کنند. بنابراین نیاز به تغییر در سیستم آموزشی مدارس ایران و پرورش ما نیز تلاش و انرژی زیادی می طلبد لذا تا وقتی برای تغییرات بنیادی در سیستم مذکور گروههای پیشاهنگ ایجاد نشود ایده های جدید در این زمینه رشد نخواهد کرد.
.ما در دبستان دخترانه طاهره به معلمین و پرسنل فرصت می دهیم تا کارهای کوچکی را خودشان طراحی ، آغاز و اجرا کنند و از دیکته کردن کلیه فعالیت ها به آنان اجتناب می کنیم تا بستر تغییر و رشد برای آنها فراهم گردد.